پرونده بسته شد
جین داونینگ (Jane Downing) اومده ازم کمک میخواد. شوهرش مرده. همه فکر میکنن این یک تصادف غم انگیزه. اون متقاعد شده که برادر شوهرش اینکارو کرده. برادر یک دلیل محکم برای غیبت در هنگام وقوع جرم داره. من عاشق دلایل محکم غیبت در هنگام وقوع جرمم پس پرونده رو قبول میکنم.
پس زمینه: آخرای سال گذشته، جناب هری داونینگ (Harry Downing) درگذشت. خونه رو برای پسر بزرگش جک (Jack) گذاشت. هرچند خونه برای خانواده موند - اما به کیت (Keith) ، برادر کوچیکتر میرسید اگه جک بدون داشتن بچه می مرد.
ماه گذشته: جک مُرده در استخر باغ پیدا شد. هیچ دلیلی برای اینکه خودشو بکشه نداشت اما هیچ علائمی هم از درگیری نبود. سطح بالایی از الکل در جریان خون. بنظر میرسه یک تصادف غم انگیزه. بنظر میرسه کیت خونه رو میگیره.
زن جک، جین، قانع نشده. کیت هفته رو در ادینبورگ میگذرونه و تنها برای آخر هفته ها به لندن برمیگرده. گرچه کیت در شبی که جک مُرد در اسکاتلند بود، اما اون زن مطمئنه که اون(کیت) مسئول مرگ شوهرشه. اون قطعاً یک انگیزه داشته.
آپدیت : تو خونه بود:
این دیوار سمت یکی از ساختمونهای کوچیکتر در حیاطه. پنجره ای نیست پس هیچکس نمیتونسته چیزی رو به سمت قربانی پرتاب کنه. رد پایی در بستر گلها نیست. مسیر شنی و سسته - انصافاً باریکه اما نه اونقدرها خطرناک. جک نمیتونست شنا کنه. اون روی شنها سر خورده و افتاده تو آب؟ بنظر یک تصادف میاد.
آپدیت : الآن کیت رو ملاقات کردم - قطعاً تصادف نبوده.
آپدیت : صحبت دوباره با جین. خواستم هرچی درمورد قربانی میدونه بهم بگه. اون بطرز کسل کننده ای مادی بوده. وقتی داشت میزو میچید یه چیزی متوجه شدم - کمی نمک از دستش ریخت واسه همین نمکو پاشید پشت شونه اش. ظاهراً اینکه نمک بریزه بدشگونه. من پرسیدم که آیا شوهرش هم به مزخرفاتی مثل این اعتقاد داشته و اون تأیید کرد که بله داشته.همچنین ازش درمورد الکلی بودن شوهرش پرسیدم - اون اونقدرها زیاد هم نمی نوشیده، معمولاً فقط آبجو.
آپدیت : بازگشت به خانه و بررسی بستر گل. هیچی. بررسی شنها... و یکم دورتر برای بررسی جزئیات دقیقتر.
آپدیت : اثراتی از رنگ سبز روی شن. در دو مسیر خاص، حدود یک متر جدا از هم. یک نردبان. پنجره ای در دیوار نیست بنابراین محل بعیدی برای گذاشتن نردبونه. و اگر بخوای یه نردبون رو اونجا بذاری، اونو تو بستر گل میذاری، نه در مسیر. با باغبون خونه صحبت شد - هیچ نردبان سبزی در اموال وجود نداره. نتیجه گیری: نردبان به خونه آورده شده و به یک دلیل دیگه ای اونجا گذاشته شده.
خلاصه : کیت میدونست برادرش خرافاتیه. اون ترتیب داد که یه دوست اون نردبون رو بذاره اونجا - که میدونست جک همونجا قدم میزنه. یک بطری ویسکی اسکاتلندی تو خونه بود که کیت برای جک فرستاده بود - میدونست که اون خیلی الکلی نیست. جک ویسکی رو مینوشه، مست میشه، شن ها سست، شب تاریک - نردبون رو میبینه. از زیر نردبون راه رفتن بدشانسی میاره، پس دورش میزنه - می افته تو آب، جایی که غرق شد.
بعداً به جین پیامک میزنم. پرونده بسته شد.
